لخت شدم تا دراین هوای دل انگیز
پیکر خودرا به دست باد سپارم
لخت شدم با وسوسه ها که برپیکرم میریخت ، وسوسه شستشو درآب
تا برسانم بگوش تو ای زن
این آب خنک وتازه را که ، ناله کنان
بسوی سینه های لرزان ، میلغزد
تا بگویم ای زن ، آن باد که از زمین بر میخیزد
در وسوسه های دروغین شیطان دستار بسر است
لخت شدم تا عطر دل آویز پونه هارا
با بوسه ها بیقرا ر کرده
وجسم مراآب جویبار سرمست سازد
لخت شدم تا بر آستان جلال شیطان
امشب آشفته وخندان وباده به دست
زلزله ایجاد کنم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر