دوشنبه، مرداد ۱۲، ۱۳۸۸

اردوگاه اشرف

من چون زبان عربی را نمیدانم وبا کلمات امروزی آشنا نیستم ، بنا

این لغت تنفیذ راهم به تنقیه تبدیل کرده ام وبهترین نامی است که

به آن داده ام ،  ایران شلوغ است خیلی هم شلوغ است دراین میان

ودرست درهمین برهه از زمان اردوگاه اشرف هم مورد تهاجم

سربازان عراقی قرار گرفت ! حال گریه ها وناله ها زیادتر شده اند

وکسی نیست از حضرت رهبری پاریس نشین وبانوی رجاله اش

بپرسد برای چی سه هزاور پانصد انسان بیگناه را بی سلاح دربیابانی

در سر زمین عربها رها کردید وخودتان به مهد تمدن ودموکراسی

رفتید؟! حال این جوانان ، زنان ، مردان وبقول خودشان بدنه اصلی

حاکمیت رهبری زیر دست وپای مشتی عرب له خواهند شد وچه کسی

فریاد رس آنهاست ؟ شعر وآواز وترانه و ایمبلو دیمبل برای آنها آزادی

نمیشود آنها فریب خوردگان اما فرزندان ایران نیز هستند وباید از آنها

حمایت شود ، امروز درخیابانهای تهران وشهرستانها شورش بپا

شده است وفردا ؟! کسی چه میداند چه خواهدشد .

هزاران دسته وگروه دارند برای خودشان جنگ میکنند وهرکسی

زیر نام آزادی میخواهد بنوعی رهبری را دردست بگیرد ومردم

مردم کجا نقشی دارند ، مردم را تنها به هنگام رای وتظاهرات

لازم دارند در بقیه اوقات اگر بخواهند دهان باز کنند وحق خودرا

طلب نمانید بر سرشان همان خواهد آمد که در طول این ماه دیدیم

تنها امیدوارم که سر زمین ایران به دست مالک اصلی آن که همان

ملت ایران است نجات پیداکند و..... نمیدانم چرا ناگهان بیاد بانوی

بی نظیر بوتو افتادم ؟ امیدوارم که همه چیز به خیر بگذرد وملت

ایران روی آسایش وامنیت وآزادی را که حق  قانونی اوست ببیند

من دیگیر پاهایم قدرت ندارند که راهی را پیاده طی کنم و راهی بس

دور در پیش دارم .

به امید پیرزوی ایران وپیروزی نور بر تاریکی ، پاینده باد ایران

 

هیچ نظری موجود نیست: