پنجشنبه، فروردین ۰۱، ۱۳۹۸

اولین روز

درود وتبریک برای سال تازه از راه رسیده ! با غصه ها غم ها وشادی ها ودردها وزخمهایی که بر دلها نشست وهیچگاه پاک نشدند وجایشان همچنان خارش دارد . 
درود وستایش وتبریک به همه مبارزین را ه آزادی خاک اسیر ایران أ واسارت ما درغربت گوییکه میترسیم سفره کوچک بی نان خود را پهن کنیم .
سال ما بدون هیچ موسیقی  ویا خبری ویا سازی ونوایی در سکوت  تحویل شد  با نگاه کردن روی ساعت وعقربه هایی که درگردش بودند من بودم وپسرم که بیخبر از را رسیده بود وهر سال تنها عیدی که دریافت میکنم  بچه ها میل دارند مرا بقول فرنگیها سور پرایز کنند !
سفره مان باندازه تنهایی خودمان بود  نه بزرگتر ونه کوچکتر ودردل برای آن سیل عظیم وناگهانی که درشمال  سر زمینمان روی داد برای خاكی که به زیر سیلاب میرفت ومردمانی که لانه هایشان را از دست میدادند گریستیم ودراین فکر بودم که. :مازندران شهر ما یاد باد  / برو بومش همیشه آباد باد  حال گویا این جانورانی که تکیه بر تخت سلطان زده اند حتی از خاک  رضا شاه  خانه او ودهکده او میترستد  وباید از فعالان محیط زیست که به مرگ ناگهانی  از میان رفتند ویا در زندانها شکنجه میشوند ،پرسید چرا این سیل  تنها شب عیدرا نشانه گرفت ؟؟!!!

ما بودیم وسکوت شب  حتی خاطره های گذشته نیز در ذهنمان کمرنگ شده بودند ومن در فکر این بودم که صبح زود باید برای آزمایش بعضی چیزها ناگفتنی به آزمایشگاه بروم  بچه ها درخانه های خودشان درکنار همسران فرنگی خودشان شامی را که من درست کرده بودم بردند  تا با هم بخورند !!!! خانه من از قفس مرغان گرفتار نیز کوچکتر است باد وطوفان  هم در بیرون غوغا میکرذ رستورانی هم که پاتوق ایرانیان باشد در این دهکده نیست  باید آهسته گام برداشت مباد خواب   همسایه تو پریشان شود .

بهر روی  سال نو شد وتنها خواسته من سلامتی وآزادی سر زمینم از دست خفاشان است .
نورتان پیروز وهرروزتان نوروز  باد 

یک دلتوشته  اول فروردین ۱۳۹۸خورشیدی  برابر با ۲۲ مارس ۲۰۱۹میلادی 
ثریا ایرانمنش (لب پرچین ) اسپانیا /برکه های خشک شده !!!