دوشنبه، اسفند ۰۹، ۱۳۹۵

اصغزخان

اصغرخان بجنوردی یا خراسانی  یا شیرازی یا ...... به همراهی هیئت منتخبت  کثافت زدی به هرچه جایزه وسینما وهنرمند است .
امروز صبح داشتم مینوشتم صفحه ام فیلتر شد ، هنگامیکه آنرا باز سازی کردم آنچهرا که نوشته بودم نیمه کاره وپاک شده بود ، خوب کس ویا  کسانی میل ندارند دستشان رو شود منهم میل ندارم روبروی کامپیوترم  جلوی دوربین بنشینم وحرف بزنم میل ندارم نوشته هایمرا به هوا بفرستم ، بجایی میفرستم که میدانم میخوانند ومیدانم که مرا وحرفهایمرا باور دارند

زمانیکه مرحوم گری گوری پیک هنرپیشه بزرگ وسر شناس هالیود که ریاست کمیته  برگذار کنندگان این جایزه مسخره را داشت ، خودرا کنار کشید واستعفا داد ورفت تا آخرین روز زندگیش درخانه نشست ، نه مصاحبه کرد ونه علت آنرا گفت ، دانستم که این بنگاه تبلیغاتی با کمک مدسازان وستارگان از چرخ گوشت بیرون آمده وساخته شده مقوایی دیگر آن حرمت را ندارد ، بنا براین هیچگاه دیگر پای جشنها وجشنواره های آن ننشستم حتی اخباری که مربوط به برندگان بود نخواندم .اما نیمه شب دیشب سایت اسکای مرا بیدار کرد وفضاحت را بمن نشان داد .
فضاحتی که دیگر هالیود ودست ادرکاران آنرا به کثافت ابدی کشاند .
اصرخان دراین کثافت دست داشت هرچقدر دستنهایش را بشوید فایده ندارد خانم انوشه انصاری با پولهای جمهوری اسلامی پرچم خرچنک را بالای فضا برد وآن جناب دیگر که میل ندارم نامش را ببرم ومیدانم چگونه بسطح  بالا ارتقاء یافت بد تر  وپیام اصغرخانرا خواند  آنهم نه رو بمردم ایران بلکه رو بسوی ریاست جمهوری امریکا وگویا خانم انوشه شالی بر پشت مبارکشان از ابریشم خام انداخته بودند که حرم مطهر خراسانرا نشان میداد یعنی ما درنهایت همان عرب زاده ها هستیم نه ایرانی ایران را مانند هندوانه قاچ کردیم نیمی را ترکستان میبرد نیمی را کردستان .

عمویم پشت کتابی که ترجمه کرده بود برایم نوشت : 
چه بنویسم ؟ برای چی بنویسم ؟ نوشتن من چه چیزی را عوض میکند ؟ 

راست گفت نوشتن من چیزی را عوض نمیکند دیگر بند نافرا بریدم میلی هم ندارم بدانم چه میکنند حالم را بهم زده اند .
 امیر فخر آور آخرین پیامش را به اصغر آقا داد  پر بد نبود راست گفت بقیه را گذاشتم بعد بخوانم .

ما کجا هستیم ، شما کجایید ، وایا ما زنده ایم وشما مرده ؟  شما مرده هایی بیش نیستید وما زندگانیم که نفس میکشیم .
خوب اگر پیر پاتالهای قدیمی وپولدار وطرفدار _آن سو_ حال کرده اند ولذت بردند خوشا بحالشان من حالم بهم خورد /
درپایان درو میفرستم به آن هنرمندی وکارگردانی که درزندان ماند وگفت درمغزم فیلم میسازم ودرسکوت لب فروبست همه شما اورا میشناسید . 
ثریا ایرانمنش / اسپانیا/ 27 فوریه 2017 میلادی " لب پرچین " //.