پنجشنبه، بهمن ۱۴، ۱۳۹۵

نوچه داشتن

در همه جای دنیا رسم بر این است که اگر میل داشتی دست  بکاری بزنی باید چند نفر همراه داشته باشی که بموقع از تو دفاع کنند ویا تظاهر به ضدیت با تو کنند وسر انجام تر به مقصد برسانند حال دیگراین شانس آنهاست که آنهارا نگاه داری و به دست دژخیم روزگار بسپاری ویا به زباله دانی . 

من همیشه تنها دست بکارهای خطیر زده ام  هیچگاه از کسی کمک نگرفتم اگر آنروز تصمیم گرفتم که از انقلاب داخل خانواده  با دست خالی با چند جلد کتاب وصفحه وچهار بچه کوچک به لندن بگریزم از هیچکس کمک نگرفتم با هیچکس مشاوره نکردم تنها میل داشتم از آن زندان جهنمی بگریزم زندان همیشه زندان است جه تو در اوین وقصر باشی وچه درخانه ات وماموری همیشه مراقیب تو باشد ودر غیبت خود مامورین دیگری را برای زیر. نظر گرفتن  تو بخانه ات بفرستند وتو جرئت نفس کشیدن نداشته باشی . 

در. لندن بطور اتفاقی برادر خوانده من از امریکا به ایران میرفت سر راه توقف کرد ساعتی با هم گب زدیم واو گفت که فعال کنفدراسیون دانشجویان در امریکاست  من نفهمیدم یعنی چی تنها از او پرسیدم بنظر تو من کار درستی کردم بچه هارا بخارج آوردم  او در. جوابم  کفت الان موقع انتخاب نیست من به ایران میروم  هویدا از کار بر کنار. خواهد شد وجمشید آموزگار جایش را خواهد گرفت چون یک انقلاب در راه است . 
خندیم وگفتم ایران هیچگاه دچار چنین سرنوشتی نخواهد شد  واین آخرین دیدار ما بود  از لندن به کمبریج نقل مکان کردم بخیال اینکه در کمبریج هم مدارس خوبی هست وهم ازلندن شلوغ ومترو تیوب خبری نیست .دوسال بعد فاجعه شروع شد.
از ان تاریخ تا انروز که درکنج این دهکده نشسته وروی این صفحه کوچکم  مینویسم حرف من یکی بود این اتقلاب ویرانی ببار خواهد آورد شاهرا حمایت کنید اما فحاشی ها تهمتها بخصوص از طرف خانواده های توده ی نفتی شروع شد ومن خفه شدم 
امروز درست سی وهشت سال از آن فاجعه میگذرد وسپتامبر گذشته چهل سال است که از ایران به دورم دیگر نگاهم به پشت سر دوخته نشد چون هرجه بود ویرانی بود .
حال امروز بازهم تنهایم وتصمیم گرفتم که به مبارزه برخیزم اما مانند همان ژاندارک بدبخت تنها هستم عده ای میترسند  عده ای ملاحظه کارند عده ای در ایران فامیل دارند  منهم دارم اما نه آنها مرا ببازی میگیرند ونه من آنهارا همه مومن احمق با همه تحصیلات عالیه هنوز چادرشب برسرشان نشسته مردانشان  هنوزبایقه باز با اخم وتوهین به همه نگاهمیکنند انگار که از ماتحت فیل افتاده اند .
حال درفیس بوکم هم گروهی شده اند کافی است یک انتقاد بکنی همه بسویت هجوم میاورند چون تخم لق را اولین کسی که دردهانشان شکست یکی
از مشاهیر!!!!! بود  حال من نه نوچه دارم نه طرفدار ونه کسی میلی دارد به گفته هایم گوش کند بابا این یکی
شاید راست بگوید اورا مثل شاه قطعه قطعه نکنید .نه فایده ندارد فلات طتز نویس نوک تیز قلمش را بسوی او نشانه گرفته چون ممکن است مواجب قطع شود،وهمه هم پشت سرش ایستاده اند
 بابا باو فرصت بدهید خیر درهمین قدم اول باید قربانی شود ،؟
سی وهشت  سال پیش شیطان وارد شد وگورستانهارا آباد کرد وحال آنکه زرنگتراز همه بود رفت زیرعبای کا گ ب ومرتب سخن میراند وهوش وگوش مردم را پر میکند اگر لازم شد سر کیسه را هم شل میکند تا برتخت خلیفگی تکیه بزند سخت احساس ناصرالدین شاهی باو دست داده وباورش شده که پرودگار اورا مامور کردده تا درب جهنم را به روی مردم ایران باز کند وخودش در بهشت برین با تخم ها آویزان وبیمارش میان حوریان  زرشکی!!!! بنشیند .پایان  
پایان بیست و دوم بهمن روزعزای عمومی ملت ایران 
اول فوریه دوهزارو هفده میلادی