پنجشنبه، دی ۰۹، ۱۳۹۵

حافظ

دیده دریا کنم وصبر  به صحرا فکنم  
وند ر این کار دل خویش به  دریا فکنم 

خورده ام تیر فلک باده بده تا سر مست 
عقده د.ر  بند کمر ترکش  جوزا فکنم

مایه خوشدلی آنجاست  که دلدارآنجاست 
میکنم جهد که خودرا مگر آنجا  فکنم 

حافظا تکیه بر ایام چو سهو است وخطا 
من چرا عشرت امروز به فردا فکنم