اینبار ، این " پنه لوپه " است که به جنگ میرود !
من وتو هردو یکی هستیم ، همه با یک صدا ، صدایی که
زیبای اش را ازدست داده است
من وتو یک دیده ویک چشم هستیم
چشمانی که دید وبینایی خودرا به دورترین نقطه ها میرساند
من وتو یکی هستیم ، نگذار جدا شویم
نفرت را در سینه ات خاموش کن
بگذار باران عشق بر سرمان ببارد
نه باران تیر
امروز دستهای گستاخی ، دنیارا خط خطی میکنند
من وتو یکی هستیم ، بگذار شعله بکشیم
بگذار ریشه هایمان درزمین عشق رشد کنند ، نه نفرت
نشان زندگی از میان رفته
دنیای زباله ها ، کرم ها وعنکوبتها
که تورا ومرا به سوی ویرانی میکشاند
مگر از نوشیدن خون من نیرو میگیرِی؟
من وتو یکی هستیم وبخون یکدیگر بی نیاز
به عشق هم محتاج
واین " پنه لوپه است که به جنگ میرود "
در مرگ آورترین لحظه ها
------------------------ثریا / اسپانیا/ چهارشنبه 13 شهریور 92
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر