شاه ، اشتباهات زیادی را مرتکب شد ، اولین اشتباه او این بود که که در سوییس بزرگ شد واز متن زندگی ایرانیان بیخبر بود ، اشتباه دیگرش این بود که به همه اعتماد داشت وبه ( عمو جرج) تکیه کرده بود بامید اینکه عموجان همیشه هوای اورا دارد ونمیدانست که این عموی ناتنی مشغول تیز کردن کارد خود است ، درآنسوی قاره ، پدر استالین داشت به جوجه هایش غذا میداد ، شاه اطرافش را ازمردان استخواندار سیاسی خالی کرد وبجایش مشتی اراذل را به دربار آورد ویا به مقام وزارات وصدارت نشاند ، ساواک به دستور چه کسی وبا کمک کدام سازمان خارجی بوجود آمد ؟ اصل چهار درایران چکاره بود؟ بنگاه نشریات فرانکبین مشغول چه کاری بود؟ شاه هیچگاه نپرسید اینهمه میسیونرها درکسوت معلم مذهبی ویا معلم زبان درشهرها واطراف دهات ایران به چکاری مشغولند .
آه ....چه خیانتی ، شاه کت وشلوار می پوشد واز زنان لاغر وبلوند خوشش میاید؟! شاه اسب سواری بلد است ، چرا الاغ سوار نمیشود ؟ شاه به سن مورتیس برای ورزش اسکی میرود ؟ گویی دیگران همه مشغول عبادت بودندوتنها جنایتها این بود که شاه انجام میداد .
ما اصولا اصرار داریم هرکاری وهر بیماری که گریبانمان را میگیرد دیگری را مقصر بدانیم ، هر بلای آسمانی را به گردن خداوند میگذاریم ، ودران زمان نیزهر رییس اداره ای که به کارمند زیر دستش اجحااف میکرد فورا تیر بسوی شاه نشانه میرفت ویا بسوی ساواک .
افسران وسربازان جانباز ووطن پرست را هریک بنوعی کشتند وبجایش مشتی آدمهای پنبه ای را گذاشتند تا جیب های خودرا پر کنند وراهی دیار غرب شوند همه ژنرال وهمه دارای چندین شغل بودند وسپس با مشتی ریش و پشم دوباره واردگود شدند ولعنت ونفرین بسوی شخصی فرستاند که آنهارا از ته چاه فاضلاب بیرون کشیده وبه مقام عالی رساند بود .
بلی ، شاه خیلی اشتباه کرد بزرگترین اشتباهش تکیه باین ملتی بود که هرکدام رو بسوی قبله دیگری داشتند ، ناگهان " مائو " قهرمان رویاها شد ، پدر استالین رهبر زحمتکشان شد ، آوارگان فلسطینی ملتی زجر کشیده ودر زنجیر اسارت ناگهان تا بن دندان مسلح شده وقهرمان وار ، وارد میدان انقلاب شدند و تیر بسوی ایرانیان میزدند وبه نام شاه تمام میشد .
هنوز گرسنه اند ، میل دارند استخوانهایش را نیز به دندان بکشند شاید آنگاه آرام بنشینند ، رهبر یک ملت مسلمان در خاور میانه نباید ، نه نباید ، تحصیل کرده ومتین وخوش برخورد ومورد توجه زیاد باشد ، ایران از سرش زیاد بود تا بسوی قدرتی مانند ژاپن برود ، ژاپن هم دچار سونامی !!!؟ شد .
ایکاش عمو" جرج "دیگر کاردش را غلاف کند حال که هرچه میل داشته دارد با کمک نقشه های مادر بزرگش ، او نقشه میکشد واز جوانی وبی تجربگی بچه های عمو جرج استفاده میکند ودنیارا به گه میکشند ، مادر بزرگ شکمی سیری ناپذیر دارد ، مهم نیست ، هموسکسوئل ها آزادند با هم عروسی کنند باهم بخوابند وبچه ای را آدابت کنند اورا نیز مانند خوشدان بار بیاورند ووووو قوم لوط را لواطشان بر باد داد .
اینهارا نمیدانم برای چی مینویسم ، عمر من دیگر کفاف نمیکند تا روشنایی روز را درسرزمین خود ببینم ، اما ایکاش جوانان ما کمی عقل وشعور بکار بنندد وبی آنکه شورشی به پا کنند حافظ منافع وحفظ اراضی سر زمین خود باشند . نه ، شاه گناهکار نبود ، اشتباه را نباید بپای گناه نوشت .
شاعر خمار سرود " اگر من برنخیزم ، اگر تو بر نخیزی ، پس چه کسی برخیزد ؟ وبا روبهان بستیزد؟ ....خوب ، تو که نتوانستی برخیزی سرجایت نشستی وسیگارکشیدی ودکارا به شکمت فرستادی ، روبهان از کنام خود بیرون جستند ودهان تو دیگرانرا سرویس نمودندو عموجان " جرج" الان با دمش گردو میشکند ، سرزمینش را روی خون بنا کرد وحال درلباس روحانیت وحقوق بشر میخواهد استخوانهای اورا نیز از گور بیرون بکشد وجلوی سگهای هارش بیاندازد ، آنگاه نفسی راحت میکشد .
تمام ، روانش شاد باد وبا فرشتگان درگاه باریتعالی همگام . ثریا/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر