اوف ، شرف ، بی نیازی ، درستکاری ، مهربانی ، ودستگیری از دیگران وحرمت گذاشتن به مردمی که روزی میشناختی ، همه را بریز درون یک کوزه تا ترشی شود وبه آن لقمه گهی که دردهانت میکنند وتو مجبور بفرو دادن آن هستی کمک کند تا هضم شود.
این ثروت دزدیده شده واز راه نامشروع به دست آمده برای آنهاییکه درکنار تو راه میروند حکم شرف را دارد ، یک آدم وازده ، کسی خورده استخوانهای زیر میز را جمع کرده وحال مشغول نشخوار است .
امروز این آدمها ، یا این چهارپایان دست بالارا گرفته اند با ثروت های موهوم وگاهی حقوق باز نشستگی ، خرید وفروش ارز واز همه مهمتر هیچگاه خریدار نبوده اند همیشه فروشنده ومیفروختند حال هرچه دستمایهشان بود .
امروز من درآیینه بخودم مینگرم با چشمان فرو رفته ، چه چیزی مایه سر افرازی من است ؟ وقاز ؟زیبایی روح ؟ احساس واندیشه ؟ ، نه عزیزم آنهارا درون جوی بریز تا آب آنهارا ببرد این حرفها دراین دنیا سر مویی ارزش ندارند .
حال باید دید رفقا ! با چه چیز من درافتاده اند؟ چه چیزی درمن هست که باعث آزار روح آنان میشود؟ دلشان خوش است که میتوانند سنگ ریزه هایشان را بسوی من پرتا ب کنند ، حداقل همت کنید وکثافات جلوی خانه خودرا جارو نمایید خانه تانرا تمیز کنید شما که ارزش آنرا ندارید تا دردهای دیگرانرا احساس کنید وشعار ( اول خودم ، دوم خودم ، سوم خودم ) را ملکه ذهن خود ساخته اید حد اقل با نگاهی به آنچه که درطول زندگیتان ( غیراز وجوهات ناقابل) بنمایید وببینیدچه چیزی را باین دنیا داده اید که هم اکنون طلبکارید ؟ ومرا سر زنش میکنید که چرا در راهروی خانه خودم از بیداگریهای شما پنهان شده ام .
همه روز به شکوه ها وشکایتهایتان گوش فرا دادم ناله شکوه وشکوه بی هیچ شکوهی ، دنیا همین است من آنرا خراب نکرده ام منهم نمیتوانم آنرا عوض کنم تنها میتوانم درمقابل حماقتهای شما سکوت نمایم وتنها به چرندیات شما که چگونه میشود آش ابودردارا درست کرد وچه موقع باید پیاز داغ را درون دیگ ریخت باید گوش بدهم ، شما هرچه شکایت بکنید وضع خودرا وخیم تر کرده شما با خودتان مشگل دارید آنرا دردرون خودتان بیابید مردم دیگر گناهی ندارند شما در فکر پختن آش ابودردا باشید ونابغه های عالم در تدارک وتهیه گاز خفه کننده وسایر وسایل آدمکشی.
من ترجیح میدهم به سکوت وآرامش زمین وطبیعت بیاندیشم ، ترجیح میدهم مردم همه شاد وخوشحال باشند ترجیح میدهم چشمانمرا به روی کسانی که روی طناب دار میرقصند ببندم ، شما خیانتکارید وبه همه خیانت میکنید حتی بخودتان شما دردامن کوسه های بزرگی پرورش یافته اید وراه بلعیدن وخوردن وکشتن را فرا گرفته اید بی آنکه بدانید روزی همان کوسه بزرگ شمارا نیز در لیست غذای خود آماده دارد .
سلام به تنهایی ودرود به سلامتی روح واندیشه . ثریا/ اسپانیا/ شنبه /26
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر