چهارشنبه، آذر ۰۹، ۱۳۹۰

اعتقادانسان درجنگ با خدا

در اینجا (سرگذشت ورق پاره هارا نیمه کاره میگذارم) مسائل مهمتری درپیش روی ماست آنها برای روزهای بیکاری خوبند

--------------------------------------------------

در چند هزاران سالی که ما میشناسیم  درانسان هیچ تغییر اساسی بوجود نیامد واو نتوانست موجود کاملتری از خود بسازدهر تغییر ی که درپیش روی پای ماست معلوم نیست که با زندگی انسان سازگار باشد . امروز دیگر به افسانه های قدما خواهیم خندید وبه افسانه آدم وحوا که طی سالهای دراز در نظریه خلقت بگوش ما فرو رفته است ممکن انسان از کره دیگری به زمین آمده باشد هنوز این امر کامل نیست اگر درسیارات دیگر آثاری از موجودات زنده یافت شده قبول آمدن انسان ازکرات خارج از منظومه شمسی شاید برای عده ای غیر قابل قبول باشد عده ای ممکن است درآن شک کنند وآنرا غیر قابل قبول بدانند البته شواهدی هم دردسترس ما نیست .

حضرت آدم اولین پیامبری بود که پای به عرضه وجود گذاشت وپشت بند آن موسی آمد وسرانجام خدای سوم پیدا شد که از طریق روح القدس ودمیدن آن دررحم زنی زداده شد ودر کتب آنها نوشته شدکه خداواند فسیلهارا درطبقا مختلف زمین قرار داد که ایمان انسانرا امتحان کند !!یک شوخ طبعی ویک با مزه گری اما کسی نگفت با جمعیت رو به افزون این زمان چگونه باید کنار آمد؟ کسی نگفت چرا هفتاد درصد قدرت ومنابع زیر زمین وروی زمین درست هفتاد درصد مردم است وسی درصد دربدبختی وفلاکت وفقرو گرسنگی بی آبی نابود میشوند ولابد فسبلهایشان درون کوهها بجای میماند تا عبرت سایر مومنین گردد !

اگر فرض کنیم درتاریخ ادیان ورقی گم نشده باشد اولین بشری که خداشناسی را به مردم شناساند ( ایختاتون ) فرعون مصر بود که اورا دیوانه خواندند وسپس موسی آمد وخدارا برای خودش وقوم خودش ظبط کرد.

امروز جنگ بر سر قدرت خدایی است خدایی که خود گم شده وپیروان بی بصیر او در شکل وشمایل مختلف بجان هم افتاده اند ودارند میکشند وپاره میکنند همانند حیوانات جنگلی وبشر اولیه دیگر معجزه ای تکرار نخواهد شد وباید برای همان فسیلهای ماقبل تاریخ سینه زد وخودرا پاره کرد وزمین را ازخون آبیاری نمود جنگهارا دوباره به راه انداخت تا جمعیت کم شود ودنیا همچنان بکام خوکان بگردداین بار جنگ بر سر قدرت خدایی است بی حضور خودش

هیچ نظری موجود نیست: