پیمانه عمر من به هفتاد رسید
این دم نکنم نشاط ، کی خواهم کرد ؟
--------
گاوی است بر آسمان ، قرین پروین
گاوی است دگر نهفته در روی زمین
گر بینایی ، چشم حقیقت بگشا
زیر وزبر دو گاو ، مشتی خر بین..........عمر خیام نیشابوری
--------------
در این نکبت رنگها وشکست دلها
گسیخته از هررشته ای پیوندی
تنها صدای شوم کلاغان است
می آزارد گوش را میشکند سکوت را
اینجا ، همه جا سر هر راه
مرغان سیاه آمده از راههای دور
میلرزانند سینه هارا
این خارهای سرزده از خاک تیره
همه جا روییده اند
من ، بانتظار نسیم مانده
بازهم در شهر غریبی ومیخوانم :
این منم مرغ غم پرست
رویای سر زمین دیروز شکسته است
افسانه شگفتن گل سرخ از یاد رفته است
با سکوت باید از کنار ( خیمه ) ها گذشت
از کنار مرغان سیاه و....
درشبهای مرموز ودر تاریکی خواند
( این صدای فاصله هاست )
ثریا/ سپتامبر / لندن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر