مردم به اسم وشهرت وظاهر بیشتر اهمیت میدهند!
از ایران برگشته وبرایم خبرهایی آورده است ! خبرهایی که دیگر برایم کمترین اهمیتی ندارد ، مطرب دزد را یافته وشماره تلفن اورا نیز برایم آورد اما نگرفتم دیگر هرچه بود تمام شده بگذار آن موجود حقیر بدبخت فلاکت زده آخر عمر با پولهای من درلباسهایی که همه عمرش آرزوی آنهارا داشت جولان بدهد ، وبازهم صورت وهیکل خودرا به جراحان زیبایی بسپارد تاکمتر کسی به سابقه پلید او پی ببرد .
من از او وهمه دزدان درخانه ام پذیرایی کردم بی آنکه بدانم آنها دزد هستند ، درانتظار هیچ پاداشی هم نبودم ونیستم دیگر نوشتن درباره او وکارهای او یک درد مظاعف است ، روزی چهره پلید او وزندگی نکبت بارش مانند پرده سینما از جلوی همه خواهد گذشت بی آنکه من دخالتی داشتنه باشم . طبیعت خود مجری قانون است وعدالتگر خوبی است .
من اینجا بی آنکه احتیاجی به کسی داشته باشم راه میروم به همراه یک دفترچه وچند قلم تا اگر چیزی را بیاد آوردم بنویسم کارمن تنها همین است وتنها دلخوشیم نیز همین است درخازج از ااین دایره هیچ لذتی برای من وجود ندارد .
امروز سعی میکنم جنبه های زشت وتعفن آور زندگی را از مغزم دور کنم وبه جنبه های زیبای آن بپردازم.
فقر وفلاکت وبدبختی وجنگ وگرسنگی وتجاوز همیشه وجود داشته است درهر زمانی از زمانها واز دست ما کاری ساخته نیست .
دنیا قانون همان جنگل را دارد ، یا بخور ویا ترا خواهند خورد تنها کاری که میتوان کرد این است که نگذاری خورده شوی . من کمی زخمی شد م اما این زخم نیز خیلی زود التیام خواهد پذیرفت من درانتظار اجرای عدالت نشسته ام ، یک عدالت بی چون وچرا.
ثر یا/ مالاگا / اسپانیا/ یکشنبه 17
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر