پنجشنبه، تیر ۱۶، ۱۳۹۰

من آلیسم

گویند ، مگو سعدی ، چندین سخن از عشق

میگویم  وبعداز من، گویند به دورانها

خیلی دیر فهمیدم که چرا حافظ راه قلندری وآزادگی را درپیش گرفت ،  چرا سعدی همچنان شیخ پند واندرز بود ،چرا مولانا چراغ به دست درپی انسان بود ، چرا رومن رولان سرگشته وغمگین بودوچرا ارنست همینگوی خودرا کشت ، چرا صادق هدایت به زندگیش خاتمه داد؟.

خیلی دیر فهمیدم که انسان همان حیوان بیماری است که سرگشته وناتوان است یک حیوان بیمار وناقص الخلقه که از بقیه حیوانات ناتوان تر است وتنها زمانی میتواند خودرا انسان بنامد که از لحاظ ذهنیت وشخصیت انسانی بتواند کمک درد دیگران باشد ودر دل دیگران نفوذ نماید وآنهاییکه صاحب این احساس خداداد بودند هنوز نامشان جاودان است  وبقیه مقلدانی بی مقدار وبی هویت میباشند که به فریب دادن دیگران مشغولند ، قرن بیستم وبیست ویکم لبریز از این حیوانات سرگشته است درگذشته هم کم نبودند هنوز شیوه ورفتار آنها وجنایتاشان سر لوحه کتب وداستانهاست .

نمیدانم کجا خواندم وکدام نویسنده نوشته بود که قرن نوزدهم تنها قرن نوزدهم قرن غولها، قرن نیچه ، قرن واگنر ، وامیل زولا وایبسن بود ودرهمین قرن بود که آنها پرورش یافتند امروز دیگر دسترسی به انسان کار دشواری است وجستجوی ما هیچگاه به ثمر نخواهد رسید امروز انسانها برای پیداکردن هویت خود مانند من  دویرانه های گذشته وخاکها وتلها وستونهای ریخته  میگردند ویا به دوران کودکی خود سفر میکنند.

آلیس در سر زمین عجایب درواقع فریاد مارا بازتاب میدهد آلیس با سقوط درچاهی پای به دنیایی میگذارد که درآنجا تنها تخیلات وحشتناک ورنجها فراوان است وبرای آنکه گم نشود وهویت خودرا ازدست ندهدفریاد میزند :

من آلیسم، من آلیس هستم ، درگذشته شکنجه بود ، جنگ بود ، خونریزی بود آدمکشیها بودند اما تعداد انسانها بیشتربود چون انسانهای واقعی زندگی میکردند ،امروز تخیلات عجیب وغریبی بر ذهن وافکار کودکان بیگناه ما حاکم است ، هاری پاتر رکورد فروش کتابها را وفیلمها را وآهنگهارا شکست ودیوانگانی با لباسهای پاره ومغزهای ویران شده روی سن مانند حیوانات بالا وپایین میپرند ونامش موسیقی است ،

امروز غولها درکسوت رهبری ، واربابی حاکم بر سرنوشت جان ومال مردم میباشند وهرکسی درگوشه ای برای خود بارگاهی بنا کرده واگر اسلحه زبانی کارگر نیفتد با سلاح دیگری مشغول جمع آوری پیرو است .

وآلیس همچنان سرگردان به دورخود میچرخد تا خودرا گم نکند.

ثریا/ اسپانیا/ پنجشنبه هفتم جولای

هیچ نظری موجود نیست: