پنجشنبه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۹۰

قیامت

آی ، بگشا این پنجره را که صبح میدرخشد/ پس این پرده تاریک ، میرسد از دلخونین سحر/ بانک خروس/ واز رخ آیینه میگردد رنک فسوس/

»هوشنگ ابتهاج . ه. الف سایه «

---------------------------

گفتند که قیامت نزدیک است ، بشر باید به روزقیامت معتقد باشد آنروزها پدر م میگفت : نمیوان راز طبیعت را کشف کرد ونمیتوان بدون وجود خداوند زندگی کنیم .

امروز نمیشود باور کرد که میتوانیم بدون آنکه چیزی یا اثری از خود باقی بگذاریم زمین را به یکباره ترک کنیم ، اگر به کتب قانون اساسی خداوند رجوع کنیم میبینیم که همه قوانین را برای بشر به یک شکل نشان میدهند پس نباید شک کرد که زوال ابدی وجود ندارد وما با این آگاهی راه زندگیرا ادامه میدهیم یک چرخش بین ابدیت وزندگی ارتباط بین گذشته وآینده ونسلهای آتی که از کشفیات امروزی بهره میبرند عده ای بخاطر خداوند کارهای نیکی انجام میدهند وعده ای هم در اول زندگی ازروح خودکمک گرفته از آلودگیها دورمیشوند.

حتی دریک اطاق خالی هم میتواند با یک عطر لیمو یا عطر بهار نارنج گذشته هارا با زباله هایش بیاد آورد ومیتوان مانند امواج دریا کثافتهارا بیرون ریخت وبا خوشیهای زیست .

اعتقاد داشتن به چیزی یا کسی مربوط بخود انسان است امروزکسانی

که روبروی من ایستاده اند نمیدانند چگونه ناخنهای تیز خودرا مانند گذشته درچشمانم فرو کنند.

زمانی خاطره ها آرازم میدهند فورا جایم را عوض میکنم بیرون میروم هوای تازه میخورم دنیا همیشه متعلق بکسانی بوده که یاسیاستمدار بوده اند ویا تاجر دنیا هرگز به شعر وادبیات وکسانی که اعتراضی دارند اهمیتی نمیدهد اینگونه انسانها تنها کسانی هستند که میتوانند ومیل دارند که همه چیزهارا بیان کنند.امروز دست انداختن دیگران وآدمهای متظاهر دریک جامعه که مرتب جانماز آب میکشد درس اول زندگی است باید همیشه فریاد کشید برای بدست آوردن چیزهای بی ارزش و.....من سالهاست که فراموش کرده ام فریاد بکشم وسکوت را پیشه ساخته ام .

ثریا/ اسپانیا/ از : یادداشتهای روزانه

 

هیچ نظری موجود نیست: