دوشنبه، اردیبهشت ۰۵، ۱۳۹۰

کمدی الهی

به گفتگوی جناب حضرت پاپ مقدس که از تلویزوین پخش میشد نگاه

میکردم با سئوال وجوابهای از پیش تعیین شده واز هزار صافی ردشده

آوخ . چه گفتگویی جالب وشیرینی برای من دربدر آواره که مانند

فرفره دائم دورخودم میچرخم ومیان شک ویقین سرگردانم وهمیشه

این بیت شعر را زیر لب میخوانم که:

نه درمسجد دهندم ره که رندی/ نه درمیخانه که این خمار خام است

کمی بخود آمدم ، قبلا چه دنیای راحتی داشتیم پیش از آمدن آنمرد

داروین لامذهب که آمد مارا از اوج قدرت انسانی وعظمت واعتبار

پایین کشید

ما که همدم سیارگان وماه دراوج کیهان عظیم بسر میبریدم با آن

افکار خود دران قرنهای طلایی که میپنداشتیم شکل وهیبت ما از

خاک زر ناب وآب معطر گل شده وشعله ازلی الهی درجانمان

دیمده شده وهمه موجودات عالم باید درخدمت ما باشند، ناگهان

این داروین بی دین ومذهب آمد ومارا از آن بزرگی وجبروت

به زیر کشید ومارا همدم مار وسوسک وعقرب وکرم خاکی و

زاییده عمو زاده های خود میمیون یکی ساخت .

وپشت سر آن مرد لامذهب وبی دین یک یهودی سر گردان

دیگری بنام ( فروید) آمد همه بافته خیال مارا پنبه کرد وگفت

این دیو شهوت است که عقل را می شوراند !.

آه چه غم انگیز است ، پاپ راست گفت زندگی در تکامل خیلی

بی معنی است !!!باید پذیرای همان سرود آفرینش باشیم وهمیشه

درخدمت تا آن بزرگان  هرروز بر قطر شکمشان افزوده شود

واز آچار الهی خود استفاده کرده به هیچ موجوی رحم نکنند.

----------

ثریا/ اسپانیا

 

هیچ نظری موجود نیست: