زن درایران ، بیش از این گویی که ایرانی نبود
پیشه اش جز تیره روزی وپریشانی نبود
زندگی ومرگش اندر کنج عزلت میگذشت
زن چه بود آنروزها ، کز آنکه زندانی نبود
کس چو زن ، اندر سیاهی قرنها منزل نکرد
کس چو زن ، درمعبد سالوس قربانی نبود
در عدالتخانه انصاف ، زن شاهد نداشت
در دبستان فضلیت ، زن دبستانی نبود
داداخواهیهای زن میماند عمری بی جواب
آشکارا بود این بیدا د، پنهانی نبود
از برای زن ، بمیدان فراخ زند گی
سرنوشت وقسمتی ، جز ننگ ورسوایی نبود
نور دانش را ز زن پنهان میداشتند
این ندانستن، زپستی وگرانجانی نبود
میوه های دکه دانش فراوان بود لیک
بهر زن هر گز نصیبی زین فراوانی نبود
جلوه صد پرنیان ، چون یک قبای ساده نیست
عزت از شایستگی بود ، از هوسرانی نبود
ارزش پوشنده کفش وجامه را، ارزنده کرد
قدر و پستی ، با گرانی وارزانی نبود
چشم ودل را پرده میبایست ، اما ازعفاف
چادر پوسیده ، بنیان مسلمانی نبود
------------------------------------پروین اعتصامی
بمناسبت اسفند ماه 1314 این شعر سروده شد
روز زن وآـزادی زن بر تمام زنان دلیر سر زمین ایران زمین شاد باد
ثریا / اسپانیا/ چهارم مارس 11
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر