پنجشنبه، تیر ۱۷، ۱۳۸۹

فوتبال / بچه ها ....متشکریم !

پرچم سه رنگ نارجی ، وزد ونارنجی را به دست گرفتم وبا  شور

وهیجان به همراه شادی دیگران فریاد کشیدم : بچه متشکرم !!!!

به هنگامیکه گلها ی رنگا رنگ را بپایهای آنها ریختند وملکه با شور

وشادی برایشا ن کف میزد ، اشکهایم سرازیر شدند .

افکارم به دوردستها میرفت بر گرد جوانانی که دیگر به تن پروری

عادت نکرده اند وبخاطر خوشیها زندگی نمیکنند آنها نیز با آنکه تیرشان

به هدف نخورده باز  خاموش ننشسته اند  ودر بستر ننگینی بخواب

نرفته اند .

برایم خیلی دیر است که درپیکارشان شرکت کنم درکنار جوانانی که

در  سر زمینم محبوسند .

دیگر در آن سوی دنیا بالکنی نیست که من پرچم سه رنگ خودم را

به دست بگیرم وفریاد شادی برکشم وبگویم ، بچه ها متشکریم ،

همه جای دنیا بزرگانی متولد میشوند وکسانی که خودرا درراه انسانیت

در راه آرمان وهدفشان قربانی کرده اند .

مخواستم یکروز بتوانم آرزویم را بگویم نه با حرف بلکه  با عمل  -

هرچند که بی پاداش باشد ، آن مرگی زیباست که آسایش دیگران را

در پی داشته باشد ، نه یک عمر بیحاصل وبیهوده .

بامید آنروز که فریاد بکشم : بچه ها متشکریم ، بچه ها متشکر یم ...

..............ثریا/ اسپانیا/ پنجشنبه .............

 

هیچ نظری موجود نیست: