شنبه، مرداد ۱۰، ۱۳۸۸

دوباره !

امروز بمناسبت شروع محاکمه متهمین درایران ، به ناچار دوباره باین

صفحه مراجعه کرده ومینویسم .

روز اول نوشتم جناب موسوی هدف شما چیست وبه همراه همسرتان

سرکارخانم زهره کاظمی زیر نام زهرا رهنورد برای جداکردن حبوبات

به میدان آمده اید ؟ وهمینطور هم شد ، حال جناب اجل ملیجک از این

روزها تاج هم بر سر میگذاردوبه روی تخت طاووس مینشیند و

به ریش همه خواهد خندید ، آنکه اورا آورده پایه های تختش رامحکم

نگاه داشته  ، دراین میان تنها مشتی جوان بدبخت سیه روز وناکام

جان میسپارند ، آنهائیکه عاقل بودند ساکت نشستند ودرسکوت بانتظار

عاقبت کار بودند ، عده ای هوایی شدند وبا شور وشوق پای به میدان

گذاشتند ودرعین حال تبلیغی هم برای خود کردند ؛ عد ه ای هم که مانند

من فلانشان خل بود وهنوز دچار بیماری نوستالوژی بودند یک نیمه

امیدی در ته دلشان بوجود آمد مانند یک شمع نیمه سوخته وبه آخر

رسیده که هنوز میخواهد با آخرین شعله قد بکشد وبقول معروف

آخرین آوازش را بخواند و...........تمام شد .

ممکن است بازهم جوانان به میدانها بیایند ، ممکن است که بازهم کشته

شوند وهمه بسود باغبان است .هنوز نفت وگاز باقی است ، هنوز

دریای خزر لبریز از منافع نفتی است وهنوز میتوان از خورشید

ایران زمین انرژی تولید کرد ، نه باین زودیها ایران از دست گرگها

رها نخواهد شد درحال حاضر دعوا بر سر قدرت است .همین .

هیچ نظری موجود نیست: