دوشنبه، بهمن ۱۳، ۱۳۹۳

ستارگان

 

قرون متمادی است ستارگان بیحرکت ویا با حرکت  بر فراز آسمانن  ایستاده اند وبا  زبان بیزبانی

با عشقی دردناک به یکدیگر مینگرند  ،

با یکدیگر سخن میگویند  ، تاکنون هیچ  زبانشناسی قادر به شناخت زبان آنها نشده است  ونتوانسته این زبانرا بفهمد  ویا درک کند .

تنها من هستم که زبان آنهارا فرا گرفته ام ، چرا که هر شب چشمان ترا درمیان یکا یک آنها میبینم  که با من حرف میزنند واین زبان بین من وآنهاست .

-----------------

اگر این گلهای زیبا میدانستند که دل من چه زخمی برداشته شاید از برگهای خود مرهمی بر زخم دل من میساختند .

اگر بلبلان خوش الحان میدانستند که من چقدر غمگینم  ، شاید برای خوشحالی من نغمه های دیگری سر میدادند.

اگر ستارگان خبر از درد سینه من داشتند شاید فرود میامدند ومرا دلداری میدادند .

متاسفم که هیچکدام از این موجودات زیبا وزنده از درهای من خبر ندارند

نوشته های روز یکشنبه اول فوریه !!

ثریا ایرانمنش / اسپانیا / دوم فوریه 2015 میلادی

هیچ نظری موجود نیست: