دوشنبه، آبان ۰۶، ۱۳۹۲

جوابیه !

جواب نامه های همشهری زاده ..........

خانم همشهری ما !

مرتب نامه های شمارا میخوانم البته خودم نه ، بلکه مترجم مخصوص رسمی من ! چون من زبان فارسی بخصوص زبان شمارا به درستی نمیدانم ، این نامه را هم مترجم ما که سخت مورد توجه وسپس بازرسی قرار گرفته برای شما از طرف من مینوسد ( با پست الکترونیکی)!

دراینجا همه چیز خوب وبر وفق مراد است اینجا ، همه چیز بزرگ است اندازه معمولی وسایز همه چیز دوبرابر سایز اروپاست به همین دلیل هم نامه های شما درموقع ترجمه شدن کلمات ومتن آن خیلی خیلی بزرگ میشود وبعضی از اوقات معنای آنها برای من که بکلی از ریشه کنده  شده ام نامفهوم است درعوض کتاب | مولای رومی | دراینجا خیلی طرفدار دارد وترجمه شده آن دردسترش همه هست.

دراینجا همه یا طب میخوانند ویا وکالت چون هرآدمی دراینجا به این دواحتیاج دارد وهردو رشته هم خیلی آسان است تنها باید مقداری کتب را حفظ نمود گاهی هم باکمک ( گوگول) میتوانیم هرچه را که بخواهیم بیابیم .

حال ما دراینجا بسیار  خوب است ومادرجان وپدرجانم ابدا یادشان نمی آید که درکجا به دنیا آمده اند ما دریک عمارت بزرگ وبا شکوه زندگی میکنیم که دراطراف ما همیشه پراز ماموران محافظ است همه جا دوربین وهمه جا زیر نظر است که مبادا بما آسیبی برسد همه چیز زیر کنترل است حتی مواد غذایی  شنیده ام در سرزمین شما وضع خراب است یعنی همه جا وضع مردم واجتماع خراب است اما اینجا همه چیز روبرا ست ، میهمانیها ، پارتی های شبانه ، فروشگاههای بزرگ ، البته فروشگاه ما مخصوص است وخیاط مخصوص برایمان لباس میدوزد غذایمان همیشه قبل از آنکه به روی میز بیاید مورد آزمایش قرار میگیرد آشپز مخصوص برایما ن غذا میپیزد حا ل میخواهم یک قطعه از اشعار همان مولای رومی را برایت بنویسم ونامه راتمام کنم وترا به خدای خودت میسپارم چون دراینجا خدای ما درپنهانی ترین زوایای شهر جای دارد ود سترسی باو غیر ممکن است در یک آپارتمان مجلل وبزرگ وچند صد طبقه ورود به آن هم برای همه ممنوع است  غیراز اطرافیان خودش که گاهی بصورت سخن گو  در برابر بعضی از مردم دیده میشوند ،  بما دستور داده شده که ازتمام مردم آن سوی اقیانوس خودرا کنار بکشیم ، ما تافته جدا بافته هستیم همه آرزو دارند دراینجا زندگی کنند اینجا پراز معادن طلا ونفت واورانیوم وغیره هست  اما آنها همه دست نخورده اند وخدای ما فعلا ازمال بنده هایش تغذیه میکند از همه مهمتر دراینجا همه مردم آزادند همه میتوانند حرفهایشانرا بزنند اماکسی به حرف آنها گوش نمیکند . خوب " اینهم قطعه شهری از مولای رومی :

چه تدبیری ای مسلمانان که من خودرا نمیدانم/ نه ترسا ونه یهودم نه گبرم نه مسلمانم / نه شرقیم نه غربیم نه بریم ونه بحریم/ نه ازکان طبییم نه از افلاک گردانم /نه ازدنیا نه ازعقبی نه ازجنت نه ازدوزخ/ نه از آدم نه ازحواونه ازفردوس برینم /مکانم لا مکان باشد نشانم بی نشان باشد/نه تن باشد نه جان باشد که من ازجان جانانم /..... مولانا شمس تبریزی |رومی|

با تقدیم عشق وآرزو ، همشهری زاده شما .

هیچ نظری موجود نیست: