پنجشنبه، مهر ۱۸، ۱۳۹۲

همشهری!

همشهری عزیزم ،

دیگه نمیشه بتو گفت همشهری چون تو اونطرف آبها به دنیا اومدی باید بهت گفت همشهری زاده ، توی یکی از این تابلویهای برقی که این روزا توی دست همه وهمه جا هست عکس تورا دیدم که با دختر یکی ازاون ......معروفا عروسی کردی نمیدونم کره بهش میگن کری ویا فامیلش اونه  کلی ذوق کردم به به من همش فکر میکردم میرزا رضا  ومیرزا آقاخان باعث افتخارند بعد دیدم نه بابا همشهریها ی ماهم کلی بالا رفته اند اون بدبختا سرشون بباد دادند برا هیچی  خلاصه اون صورت سبزه وبانمک واون چشمات بمن گفت بع....له همشهری خودمون هستی اخه میدونی ماهمه به رنگ مس وخاک کویریم ؟ خیلی ها هم که از بطن اون دم داران یعنی قجرا پایین اومد ن کمی پوستشون زردتره  کلی هم خودشون بالا کشیدن نمیدونم از کدوم طایفه هستی شیخی یا بالا سری والا بقول مش قاسم دروغ چرا ما که فرق اونرا نفهمیدیم تنها چیزی که دیدیم باغ واملاک وبیا وبرو پلو پزان امامشون هم باا مام ما فرق داشت  دیگه فرقشونرو نمیدونم .

همشهری ، ببخش همشهری زاده ، اونجا آب وهواش بهت میسازه ؟ نم نموری نیست که استخوناتو دردبیاره ؟ اینجا وحشتناکه حتی آبشون هم تازگیا چرب شده گویا دارن نفت وگاز بیرون میارن حتما آب انوری باید خیلی چربتر باشه ؟ خلاصه همشهری زاده نمیدونی چقدر ذوق کردم که آدم از ( کت کرمون بیا ولر  بره تو کاخ سفید بنشینه) باید خیلی معلومات داشته باشی اینجا هرچه معلومات هم داشته باشی میگن برو بریز تو کوزه آبشو بخور پول کجاست شاشیدم به معلومات تو بگو پول وپله چه داری ؟

همشهری زاده لابد توهم کلی پول وپله داشتی والا چطوری تونستی بری اونروا بین ما بدبختا مجبور شدیم بیاییم اینجا تو گداخونه دنیا بنشینیم حالا هم نه این دنیارو داریم ونه اون دنیارو .

خلاصه همشهری زاده عزیر وخوشگلم حالا من میتونم بگم بع.......له کت کرمون هم سوراخای بزرگی داره .اخ .....برو همشهری نمی دونم اونطرفا چه ساعتی اینجا صبح زوده منم دارم نسکافه مینوشم ؟! قهوه خوب پیدا نمیشه هرچه اینجا هست عینهو مثل خونه خودنمون ....قلابیش هست .عمرت دراز

ثریا ایرانمنش / اسپانیا/ شب جمعه ! 10/10/13 میلادی /

هیچ نظری موجود نیست: