جمعه، آذر ۲۷، ۱۳۸۸

یلدا

یلدا فرا میرسد ، یلدایی که گم شده بود ، امروز سایه یک شب سیاه

یک شب تاریک بر سر زمین ما چادر زده است دراین امیدیم که این

یلدای سیاه تبدیل  به نور ورشنایی شود ومردم میهن ما بتوانند باز هم

آزادانه درکوچه ها برقصند وآواز سر دهند واین امواج سهمگین و

خفقان آور را از سر بگذرانند .

بامید پیروزی .

...............

یلدای ما در زیر هزاران رنگ وهزاران نیرنگ در یک بی رنگی تمام

گم شد ، مثلث اهورا مزدای ما ( اهورامزدا ، آناهیتا ، میترا ) تبدیل به

صلیب وسپس خنجر وشمشیر شد .

چهره اهورا مزدا در بارگاه پرشکوهش به هنگام جشن نور، الهام بخش

نقاشان رومی ونماد چهره عیسی مسیح گردید وفرشتگان اطراف او ،

حواریون نشستند وفرشتگان در هوا با بوق وکرنا خبراز زاده شدن یک

افسانه دادند .

خورشید ما تبدیل به یک ستاره شد وبر فراز درختی نشست که این  -

درخت نیز از ما به یغما رفت چرا که در بیابانها راهنمای چوپانان و

رمه آنان بود حال چوپانی دیگر پیدا شد وخود را صاحب آن میداند !

آنچه داشتیم از دست برفت وامروز وارث همه هنرها  وفرهنگ ایران

کهن سال ، اسلام است وپیا مبر او!! وهر کجا هنری به نمایش

گذارده شود اگرچه هنر ایرانی باشد باز هنر اسلامی نامیده میشود !

یلدای ما درکهنه بازار تازه فروشان گم شد خورشید مارا از ما گرفتند

وبجایش چند شمع گچی وچند شاخه پلاستیکی تحویلمان دادند وحال....

دلخوش داریم که با چریدن ، نوشیدن، آتش افروزی یلدای خودر را

جشن میگیریم .

آیا میشود یک تمدن برباد رفته را از نو مانند یک کاسه بلوری شکسته

آنرا بند زد وبه تماشایش نشست ؟ .

بهر روی یلدای بزرگ بر  همه مبارک باد وبامید ،

پیروزی نور بر تاریکیها .

........ثریا .اسپانیا

 

هیچ نظری موجود نیست: