دوشنبه، آبان ۲۱، ۱۳۸۶

پادشاه و گرگ

پادشاه و گرگ

 

قرارنبود بنویسم وقت تنگ و حوصله کم؛

اما از آنجاییکه  این موضوع داغ وهمه گیر و

عمومی است فکر کردم تا تنور گرم است

منهم نانم را بچسپانم ؛

در روی همه سایتها وروزنامه این بحث

و این جمله به چشم میخوردکه:

پادشاه اسپانیا به چاووز گفت ؛ خفه شو

از اینکه هوگو چاوز یک آنارشیست ویک

آدم بی پرنسیب وبی ملاحظه ای میباشد

شکی نیست ؛

اما تعبیر شنوندگان از سخنان شاه جالب است

یکی نوشته : شاه گفته چرا خفه خون نمیگیری !

یکی نوشته  شاه گفت : خفه شو مردکه!!!

یکی دیگر نوشته شاه فلان عمل را کردو فلان

حرف رازد .

اما یکی ننوشت که دموکراسی در این سرزمین

بجایی رسیده که شاه را میتوان فقط دون خوان

نامید و القاب چاپلوسی  در اینجا وجود ندارد

و سخنان شاه تنها معنی  ساکت بودن را هم

میدهد این لغت ( کایاته ) یعنی ساکت حال گاهی

هم ممکن است معنی خفه شو را بدهد .

حمایت نخست وزیر زاپاترو از رقیب سابق حاوی

بسیاری از نکات جالب بود .

حکایت , یگانگی ؛ همبستگی ؛ .  پیوند واقعی

میان مردم وحکومت و اینکه حکومت در دست خود

مردم میباشد ؛ نه اینکه یک نفر سوار گرده بقیه

شده وهر عملی کثیفی را که میل دارد انجام دهد

حال اگر چند جوانک گرسنه با گرفتن باج .

خودرا فاشیست!! میخوانند وبه جان عده ای می افتند

حتما از یک حمایت مخفی برخوردارند؛ شاه وملکه

و بطور کلی خانوداه سلطنتی اسپانیا محبوبیت زیادی

بین همه اقشار دارند ؛ بخصوص ملکه که با چهره

آرام ولبخند همیشگی اش شاهنشاهی اسپانیا ی کهنسال

را تقریبا نجات داد.

شاه در این سرزمین تنها سلطنت میکند نه حکومت !

. محبوب همه منجمله خود منهم میباشد .

ثریا/ اسپانیا            دوشنبه دوازدهم نوامبر

 

 

 

 

 

 

هیچ نظری موجود نیست: