خیال نکنید من یک زن ستیز وضد همجنسانم میباشم ، خیلی هم به آ نها احترام دارم اما باید آنهارااز صحنه سیاست دورنگاه داشت ، دکتر ، مهندس ، دکوراتور ، آرتیست ، طرح مد وزیبایی ؛ آرت ویا هم ملکه خانه ! از روزیکه پای زنان به سیاست باز شد دنیا بهم ریخت تقصیری هم ندارند ، دچار بیماری هورمونها هستند یا دوران بارداری را میگذرانند ، یا بچه شیر میدهند ، یا دورن ماهیانه را طی میکنند ویا باشوهرشان مرافعه کرده اند ویا دوران یائسگی را میگذرانند که بدتراهمه میباشد حال با یک حالت غیر عادی بر صندلی وزارت وریاست نشسته اند بیخبر از آنچه که روز گذشته دراطرافشان بوده تنها عصبی ولرزان واینکه بفکر زیبایی اندام باشند بفکر طراوت پوست باسند تا از صحنه بیرون نشوند یا هم باید مانند بعضی ها مارخورد وافعی شده پوست خودرا درراه سیاست کنده باشند ودرجلد یک ماده دیو بروند ورحم نکنندا ز کشته پشته بسازند با زور مورفین ودارو های که ما نمیشناسیم !
عاقلان دانند !!!!
نخست وزیر ایتالیا باخت و"نه "ها بیشتر شد ورفت مانند نخست وزیر قم وشهر بی بی سکینه ، نخست وزیر نیوزیلند ناگهان بعلت عوامل غیر طیعی خانوداگی استعفا داد حال جناب برلوز کونی با ریشخند دوبار روی کار خواهد آمد وجنجالها خواهد آفرید وایتالیارا ازاینکه هست بدتر خواهد نمود ،
آهای ملتها ، دولتها پولها کجا هستند ؟ .
پولی دربساط نیست مشتی ارقام با چند کارت پلاستیکی درگردش ، باید جنک کنند ، میدانید که جنک وراهزنی وتجارت هرسه یک معنا میدهند این را من نمیگویم ، یک نویسنده یا فیلسوف که نامش را فراموش کرده ام ابراز داشته ، راست هم گفته تاجر یک دینار حال دیگر دینار نیست دلار میخرد ده دلار میفروشد ! راهزن علنا مال ترا میدزد واگر اعتراض کنی ترا خواهد کشت وجنک هم طبیعی است آدمهارا میکشند برا ی بردن غنیمتها ، حال دیگر همه چیز علنی شده است کم کم سوراخ راه آب باز شده خوب میبرم خوبم هم میپرم ، تو بنیشین چس ناله بکن .
مردیکه سالها درآلمان شاگرد پیتزا فروشی بود ( خوب معلوم است پشت هر پیتزا کمی هم چیزهایی چسپیده یا آرد ویا چند نخود نان سوخته) ؟ ، ایشان از افتخارتشان این بود که درچهارده سالگی قاچاق تخم مرغ میکردند پدرشان زارع بود ، ایشان با یک همسر آلمانی که درهمان رستوران پیشخدمت بود با پولهای سیاه دراین سر زمین بی در وپیکر شرکتی بقول ایرانیان زدند ، اهل کرج بودند ادعا داشتند کسانیکه پول ندارند باید بمیرند !!! خوب ایشان از چهارده سالگی بی آنکه تحصیلاتی داشته باشد مشغول کار شریف تخم مرغ وسپس مرغ ودست آخر آن تفنگهاییرا که برای کشتن هموطنان به ایران صادر میکردند ، برایش ابدا مهم نبود ، مهم پول بود به سایر کارهای او نمپیردازم تنها همین نکته برایم جالب بود میگفت کسانیکه مانند او پولدار نیستند باید بمیرند ، بمن میگفت تو کمونیستی !! چیزی نداشتم باو بگویم آنقدرخر بود که بین نجابت وکمونیستی را نمیفهمید برادرش را هم در امریکاساپورت میکرد حال نمیدانم مرده یازنده است برایم هم مهم نیست تنها چشم به آن ارثیه شوم داشت که آنهم بباد رفت ، خوشحالم .....
نمیداتم خاصیت آلمان چیست وچگونه شتسشوی مغزی میدهند که هرکس بر میگردد به عناوین مختلفی میل دارد بقیه بمیرند شاید هنوز خون نازیها در رگهای نسل جدیدشان جاری باشد ، همسر منهم همین عقیده را داشت بهر روی هیجده سال میان آنها زیسته بود او مخالف زنان مردان پا بسن گذاشته بود ودائم میگفت اینها جای همهرا تنگ کرده ند باید بمیرند اگر دستش میرسید با تفنگ همهرا یکجا میکشت از او میپرسیدم خوب مادرتو هم پیر بود پدرت هم درسن هشتاد سالگی تازه زن گرفت ، درجوابم میگفت " آنها پول د اشتند .
آخ که حالم بهم مبخورد ، حال امروز مجلس ما لبریز از زنان رنگ وارنگ ، مجلس سر زمین دیگری زنان حاکمند ودرشهر بی بی سکینه که این زنانند که حاکم دنیا هستند . مردان کجایند ؟ سیاست درس دارد ؟ دانشگاه را باید دید تجربه باید کسب کرد نه اینکه هرننه قمری ناگهان هوس کند حزبی را با دوسه نفر شل وچلاق وبا یک پرجم برپا سازد وتمایل داشته باشد که ریاست جمهور ویا نخست وزیرشود .
بنظر من بهتر است بانوان عزیز بخانه برگردند درسرزمین ما که کار برایشان فروان است شله زد ، حلوا ، آبگوشت واش نذری وغیره . درسر زمینهای دیگرهم کارهایی از قبیل سخن گو ، واداره برنامه ها و شوهای تلویزیونی تا ابد تا دم گور این شغل را دارند بی آنکه کسی بجانشان سوء قصدی بکند .
واقعا که چه دنیایی داریم ، سرمانرا با چه مزخرفاتی گرم میکنند برایمان از فضا غذا ی بسته بندی میاورند ، خانه های " هوشمند" میسازند همه چیز خود کار است گویا اصولا نسل بشر باید از بین برود وبجایش " میمونها " دوباره حاکم شوند .ث
دلنوشته امروز من ، دریک هوای ابری وبارانی ونگرانی ......ثریا .اسپانیا /دوشنبه پنج دسامبر 012.