یکشنبه، دی ۱۵، ۱۳۹۲

نفرت

کمتر زمانی فرا میرسد تا من به اوج نفرت برسم وفریادم را سر بدهم اما این روزها واقعا به اوج بیزاری رسیده ام ، نفرت از آن سر زمینی که نامش را بر صفحه روزگار میخکوب کرد وبنام شاهنشاهی ابدی ودولت فخیمه از آن نام برده میشود .

ملک فاروق پادشاه سابق مصر در آن زمان که اورا از تخت به زیر کشیدند وسر زمین مصر را به دست مشتی اسلام پناه دادند گفت :

در دنیا پنچ پادشاه باقی میماند چهار عدد درورق های بازی ویکی هم درکشور انگلستان !  این پیر عجوزه  از زمانی که شکل گرفت مشغول تنظیم وطرح نقشه های شوم خود بود وحال آنهارا به دست پسر خوانده نوجوانش میدهد تا نقشه هارا به مرحله اجرا درآورند بنده های سابق ونوکران عهد قدیم امروز خدمتگذار مادر بزرگشان میباشند.

منطقه یکپارچه زیر آتش است اما سوگلیهای حرم نشین او همچنان در عزت وجلال زندگی را ادامه میدهند ، خاور میانه یکجا دارد میسوزد تا کاخ نشینان در قصرهای بزرگشان مشغول شرابخواری وبغل خوابیها آنهم از نوع نرینه باشند از زنان چندان خوششان نمیاید ودرکلوپهای شبانه وخصوصی آنها ( زن) جایی ندارد آنها باهم بیشتر خوش میگذرانند وارضا میشوند .

وازهمه بدتر این پس مانده هایشان که زمانی در منطقه کارگری به شغل باربری مشغول بودند امروز در کسوت بانوان ومردان اسموکینگ پوش بالباسهای مزون با قایقهایی که دورن آنها لبریزاز اسلحه ومواد مخدر است درآبهای جهان رفت وآمد میکنند ، اگر کسی سراز خدمت آنها بردارد جایش زندان است ویا سرش برداردویا بطور ناگهانی سکته شده ویا درگذشته ! میشود

این روزها با برادر بزرگ نیز همدست شده اند وکشورهای ریزو درشتی را که روزی کلونی آنها بود حال بصورت کشوری آزاد ومتمدن وارد دنیای اقتصاد کرده اند وآنها بی خبر ازآنکه سرزمینشان غارت میشود همچنانکه سر زمین ما غارت شد ودیگر چیزی از آن باقی نماند غیراز بوی گند وطهارت و....... دیگر هیچ .

ثریا ایرانمنش / اسپانیا /  14.1.5 .میلادی

هیچ نظری موجود نیست: