یکشنبه، آبان ۱۲، ۱۳۹۲

چرا رفتم؟!

پرسیدی چرا رفتم ؟ وکجا رفتم ؟ دلیل آن خیلی واضح است ، من زبان مردم اتین زمانه را نمیدانم میل هم ندارم بدانم هنگامیکه میخوانم شاعر میفرماید :

دوستت دارم مگه بهت نگفتم ، چطوری بهت حالی کنم ؟ ویا ، بیا بمن حالی بده تا ترای راهی ککنم ؟! .....بمن حال تهوع دست میدهد ، زبانی تازه اختراع شده زبانی با ریشه های محلی ولاتی وآخوندی نه میل دارم از حزب کومله حمایت کنم ونه مایلم دستمال ابریشمی بردارم وبسراغ ملاهای آدمکش وخونخوار بروم من یک انسانم با اراذل اوباش ولاتهای حرفه ای هم سر وکاری ندارم نه کوکایین مصرف میکنم ونه شیشه وهرویین ونه بر ای بکار انداختن مغزم حشیش دود میکنم نه تریاک میکشم ونه مشروب مینوشم نماز هم نمیخوانم روزه هم نمیگیرم .از همه مهمتر لات هم نیستم ودرایران هم قوم وخویش لات ندارم ، من مانند همان قالی نفیس کرمان وهمان پرده های گل دوزی شده ( پته ) گرانبها وبقول شما امروزی ها فاخرم زبان وادبیات مردم امروز فرق کرده بیخود نبود که همه کتابهای واشعار نادر پور درقفسه خاک میخورد واراجیف وچرندیات احمد شاملو دست به دست میگشت او یکپا لات بود منکر موسیقی ایرانی ومنکر فردوسی هم شده بود تنها خودش را دربالای برج میدید که همراه پریان راه میرود وزنجیر پاره میکند کتابهای او مانند زر دست به دست میگشت چون فحش دادن را بلد بود چون از قبل مجاهدین ویا بقولی مزاحمین حلق طعمه میگرفت واگر لازم بود به حزب کومله هم میرفت واگر خیلی لازمتر میشد رو به قبله مینشست ونماز جمعه را هم با صدای بلند میخواند بلی انسان باید بلد باشد هرروز مانند بوقلمون خودش را به یک رنگ دربیاورد من رنگین نیستم اما رنگین کمانم روزی شاعری سرود :

از من حکایتی نو ، ازحال گل تو بشنو.....گل خوش رنگ وسپیدی / زهمان گلها که دیدی بخدا شهریار گلها بود / زده پیوندی فریبا به گلی سرخ وشکیبا کخ .....به رنگ وصفا چو فرح دیبا بود وغیره ......سپس سرود :

ای رهبر مسلیمن خمینی . یاد آور نهضت حسینی / اصلت نسب محمدی داشت / پیوند تو مهر احمدی داشت / ای دست خدا که بت شکستی / برمسند جد خود نشستی ؟!......وآب پاکی ریخت روی دست همه .این معلم ، این شاعر واین سخن سالار زمانه هرروز به رنگی بت عیار درآمد درحالیکه هیچگاه تسبیح ازدست مبارکش نیفتاد وسری هم به آخور مجاهدین زد .....بازهم بنویسم ؟ نه دیگر بس است . من نیستم ، به کنج خلوتم میروم وبا همان میل وکاموا وبافتنی که الفتی دیرینه دارم دلخوش میکنم.روز وروزگارهمه خوش .

ثریا ایرانمنش ( حریری سابق) اسپانیا . یکشنبه 2013 /11/3 میلادی /

هیچ نظری موجود نیست: