دوشنبه، دی ۰۷، ۱۳۸۸

گروه پراکنده

آشوبها ، زد وخورده ، تهدیدها ، توهین مانند یک لجن به همه جا

پراکنده میشود سخن رانیها وسخن پردازیها وبازیگری دلقکها دیگر

کار ساز نیستند ایده آلیسم ها نیز حریف این بند گسیختگان نمیشوند

روزی هر کدام برای خود ایده آلی داشتند که دراصل از یک مایه رنگ

گرفته بود ودرعین حال باهم نمیخواندند ( هنوز هم نمیخوانند) ! باید

تارهای ترسناکی را به ارتعاش در آورد سایه سرخ کم کم زرد شده

ورو به سفیدی میرود ! مترسکی دیگر سر بر آورده یک غول بزرگ

اقتصاد از ریسمان ( سامورائیها ) دیگر حرفی از سوسیالیزم نیست

آنها بهره شان را برده اند حال آغل دیگری باز شده با پوششس سنگینتر

و بیرحمتر ، اروپا محکم روی صندلی خود نشسته وآواز میخواند وآن

دیگر ی ...آن دیگر که بر تارک ارک سپیدی نشسته است تنها دستور

میدهد ووامانده که کجارا بگیرد میلیونها مردم ساد ه دل به کمک دوستی

ودوستداران ملت مانند گوسفند سر بریده میشوند وهمه کارها زیر نام

کسی است که ابدا نقشی در سازندگی جامعه نوین بشر نداشته است.

ار کجا دستور میگیرند ؟ باید کمی جستجو کرد جابجایئ از راههای

نیمه رسمی ! دولت ، دانشگاه ، مسند نشینان قدرت عده ای جوان

بی گناه را تشویق کردند تا هزارو چهار صد سال به عقب برگردند حال

امروز با یک جهش وویک پرش میخواهند سه هزار سال بجلو بروند

باید درست اندیشید ، همان جنابهایی که دهان ملایان وکوخ نشینان را

حسابیی چرب کرد وصنایع سنگین را راه انداخت واین آقایان هم در

کار موعظه بودند هم درکار ساختن مساجد وهم فاحشه خانه ...چون

باید همگی ( آب کشیده وتقدیس میشدند ) به همراه ویروسهایی که به

آنها تزریق کردند مبجور شدند چیزی را که نمیدانستند چیست بپذیرند

وآنرا به رسمیت بشناسند ، یک آزادی دروغین وپر سودوحال امروز

باز همان آقایان هستند که مشغول گروه بندی مردم بیچاره ودست در

شورشی دارند که باید سود بیشتری را نصیب آنها بکند ، یک عقب گرد

سریع وباز هم موعظه ، خداوند ثروتمندان میداند چگونه من وترا همراه

ایده الهایمان بر سر بیچارگان  فرو بریزد  ومیداند که قلاب را به

چه جهتی پرتاپ کند وماهی گنده را بگیرد صید وصیاد باید باهم  یک

الفت ویک همزیستی داشته باشند ، و......این است قانون آنها ، حال

دوست عزیز بمن نگو که چه دورانی به پایان رسیده است .

.............ثریا .اسپانیا . دوشنبه

هیچ نظری موجود نیست: