مادر جنگ هستيم ، بايد اين را قبول كنيم ، از ساليكه برجهاى دوقلو را زدند يعنى اعلام جنگ اما اين بار جنگ وحشتناكتراز طاعون جلوى پايمان هست ، قبلا آژير ميكشيدند مردم به پناهگاههاميرفتند امروز اسلحه ها وتانكهـا وفشفشه هايشانرا براى جنگ بزرگترى نكاه داشته اند در عوض غلمان يا غللام بچه گان را براى كشتن مردم بيچاره ميفرستند ،
هنوز آقايان گرد ميز تصميم نگرفته اند كه " برجام " بماند يا بر " كام" در نتيجه مردم بيگناه بچه هاى تازه از راه رسيده كودكانيكه تازه به راه افتاده اند مردمى كه براى يك ساعت خوشى وتفريح ساده در خيابانها يا تاتر ها يا رستورانها رفته اند مورد حمله قرار ميگيرند ، رعب ووحشت را در دل مردم انداخته اند و معلوم هم نيست در پس پرده چها ميكذرد ،هركدام بنوبه ميايند حرفى ميزنند وميروند ، جواب اينهمه خون ريزى را چًه كسى ميدهد ؟! اين بار جنگ بين اديان است دستى آهنين آنرا هدايت ميكند ، دستى نا مريى كه سايه اش بر روى خاور ميانه پهن است اما كسى آنرا نميبيند ، عميقا واز صميم قلب بامردم بيچاره فرانسه همدردم ، حال كم كم بايد با مردم بيچاره ديگرى ، سر زمين ديگرى همدرد شد ويا خود مانند يك تكه ريگ به هوا رفت وقربانى شد ،آهاى ، عقاب بلند پرواز كه در حال حاضر مجهز به همه ألات وأدوات آدمكشى هستى ، از سر زمينها ميخواهى كه يا با تو باشند ويا بر تو اما دراين ميانه مردم بيگناه تقصيرى ندارند .
جنگ را بپذيريد ، ألان ديگر جبهه اى وجود ندارد جنگ در سر سفره شما ، در ميان يك تكه نان ويا يك بطرى آب پنهان است .
پايان يك روز وحشت
جمعه ١٥/٧/٢٠١٦ ميلادى