سه‌شنبه، آذر ۱۲، ۱۳۹۲

تصویر ماه

ساحل شب در سکوتی وهم خیز / تکیه درآغوش دریا داده بود

چون تنی همگونه یک یاس سپید/ عکس مه بر روی آب افتاده بود

ساحل آنشب با تنی سوزان وخشک / خفته بود آرام درآغوش شب

مرغ طوفان میسرود آهنگ عشق / بوسه میزد بر لب خاموش شب

اختران آسمان ، چشمک زنان / رنگها بر روی دریا میزدند

هر طرف مرغان به آهنگ نسیم / مست ورقصان تن به دریامیزدند

                         *******************

دور ، آنجا دردل دریای ژرف/ دیدم آن ماه شناگر را درآب

تا ببینم پیکر عریان وی / سوی دریا رونهادم باشتاب

بر لب ساحل دوچشمم خیره ماند / برتنی روشنتراز سنگ بلور

گشت از آن پیکر چون ماهتاب / پهنه دریا مرا دریا ی نور

ناگهان موجی زدو درهم شکست / نقش مه بر سینه ی بحر کبود

عاقبت دیدم درآن دریای ژررف

بود عکس ماه وماه من نبود !

                    ********************

شعر : عبلداله الفت

ثریا ایرانمش /اسپانیا / مالاگا / سه شنبه 2013/12/13 میلادی

 

هیچ نظری موجود نیست: