جمعه، دی ۰۶، ۱۳۹۲

این منم

هر کسی در آزادگی خویش به زنجیری بسته است ، هچیگاه درهچی نقطه ای ازدنیا نمیتوان آزاد زیست ، آزاد اندیشید وآزاد زندگی کرد ؛ زنجیر اسارت همیشه بر دست وپاها قفل است .

زندگی من یعنی عشق وعشق یعنی زندگی  ودیگران خشمگین این بی پردگی من به دنبال روح زندگیم  درحالیکه ا خانه ام خالیست واجاقم خاموش  دیگران نغمه سرایی میکنند با گروه آوازخوانان همراهند بنا براین سفره هایشان پر است درآغوش مردان میغلطند وبا زنان میرقصند وظاهرا آرامش دارند.

میان من ودیگران همیشه فاصله هست کشتی من بی لنگر دریاهارا طی میکند عزیمت من ابدی است من بیشترین عشقهای جهانرا عرضه داشته ام وکمترین هارا دریافت داشتم ، چون یک پروانه ، نه ، پروانه نه ! یک پرنده خوشخوان برای همه خواندم وصبوری بخرج دادم زیر برف وباران ورگبارها آواز خواندم وامروز .....هیچ

ثریا ایرانمنش / اسپانیا

 

هیچ نظری موجود نیست: