دوشنبه، مهر ۳۰، ۱۳۸۶

سیمین بهبهانی

 

قطعه شعری از بانوی شاعر پر آوازۀ شهر ما، خانم سیمین بهبهانی به دستم رسید: هشتاد سالگی و ...عشق

 

صد آفرین به اینهمه سر زندگی و شهامت.  بیاد « ولتر » فرانسوی افتادم که زمانی به سن هشتاد سالگی رسید شبی در میان جمع گفت: تعجب نکنید از اینکه طبع من پس از گذراندن هشتاد زمستان هنوز یارای سرودن اشعار تازه را دارد.  مگر ندیده اید که گه گاه از زیر یخ ها ی کشتزاران ما گیاهی  سر سبز لبخند می زند.  شاید پرنده ای نیز باشد که پس از گذشتن فصل بهار باز آوازی زیبا سر بدهد، اگر چه آواز او دلنشین نباشد، چرا که دیگر داستان عشقهای خود را نمی گوید.

 

من نیز هنوز انگشت بر سیم های چنگ دارم اما امروز انگشتان من در خط فرمان من نیستند. هنوز آواز می خوانم، اما کسی دیگر صدای مرا صدای ناتوان مرا نمی شنود.  اما ما هر کجا باشیم صدای نیرومند سیمین را خواهیم شنید.

 

ثریا / اسپانیا

هیچ نظری موجود نیست: