دوشنبه، اردیبهشت ۳۱، ۱۳۸۶

ما و قفس

 

(تقدیم به: شاهزاده خانم سعودی)

 

آیا روزی فرا خواهد رسید که باهم باشیم ؟

و دست یکدیگر را بگیریم و براحتی زمزمۀ عشق سر دهیم

چرا مانند کرم درون پیلۀ خود درون تار خود می گردیم؟

و بجای آنکه از این تار های نور خورشید

خانه ای درخور عشق بسازیم

با آن تارها قفس آهنین ایجاد می کنیم؟

با آنکه می دانیم فردای نیامده 

چه نقشی برای ما زده

آیا دمی را که فرو می بریم باز می گردد یا نه؟

باید باین بیاندیشیم

در درون این در بسته

بدنبال کدام امید هستیم ؟

چه بزرگانی که آمدند و چگونه رفتند

و هیچ نشانی از آنها بجای نماند.

قصرها باخاک یکسان شدند

و یا لانۀ مارها و جانوران

و بوم ها که بر ویرانه های آن آوای مرگ سر داده اند

و ما......

هنوز در فکر ساختی یک قفس دیگر می باشیم.

 

هیچ نظری موجود نیست: