ایران وآمریکا
اتحاد ارزشمند ما با بسیاری از کشورها به جدایی کشیده است؛ پس از اتمام جنگ وظیفه امریکا
بمراتب بیشتراز باز سازی کشور عراق خواهد بود؛ امریکا باید از نو وجهه و تصور ذهنی اش
را در سراسر گیتی مرمت کند.
برای توجیح دلمشغولیش با جنگ این حکومت متوسل به استفاده از اسناد جعلتی و شواهد واطلاعات
غیر مستند شده است.
هیچگونه اطلاع موثقی صدام حسین را به واقعه یازده سپتامبر مربوط نمیکند.
دد منشی ای که در یازده سپتامبر شاهد بودیم و حملات تروریستی دیگری که در جهان به وقوع میپیوند
نتایج تلاشهای خشونت بارو بیرحمانه گروههای متعصب افراطی است که نمیخواهند تجاوزو تعدی را
و ارزشهای غربی را بر فرهنگ های خود ببینند و(جنگ بر سر همین است).
این نیرو به مرز اکتفا نمیکند بلکه وجودی مبهم با چهره های گوناگون و اسامی مختلف و آدرس های بی
شماری است.
اما حکومت کنونی ایالات متحده امریکا تمام خشم و ترس خود و رنجی را که از خاکسترهای برجهای دوقلو
و آهن پاره های کج و معوج پنتاگون برخاست متوجه یک شخص شرورنموده است.
با سقوط صدام شورو شر و شوق دوستانمان که میخواستند در مبارزه جهانی ما بر ضد تروریسم بما یاری
برسانند هم اکنون رنگ باخته است .
ناراحتی وتعرض عمومی از این جنگ فقط بخاطر (آژیر نارنجی) نیست؛ چه مدتی در عراق خواهیم ماند
هزینه اش چقدر میشود؟ هدف نهایی چیست؟ خطر در کشور خودمان چقدر جدی است؟
ابر سیاهی فضای مجلس سنای امریکا را فرا گرفته؛ بر سر این مملکت چه آ مده از کی ما مبدل به کشوری
گشته ایم که دوستان خودرا نادیده گرفته ویا توبیخ میکنیم؟
از چه زمانی تصمیم گرفتیم که نظم بین الملی را با اتخاز روشن رادیکال و عقیدتی وبا استفاده از توان رزمی
دهشتناک خود بهم بریزیم؟
چرا رئیس جمهور فعلی (آقای بوش) تشخیص نمیدهد که قدرت راستین آمریکا در مرعوب کردن نیست بلکه
توانش در الهام بخشیدن است.
جنگ اجتناب نا پذیر شد؛ اما من همچنان امیدوارم که ابرهای سیاه ناپدید شوند وبرای سلامت سربازنمان و
مردم بیگناه عراق دعا میخوانم.
رابرت برد (سناتور)