یكشنبه
خنده .....خنده .... خنده
بخندید ، اگر یك ستاره واقعی در اسمان پر دود دیدید،
اگر یك غنچه گل نشكفته در یك گلزار دیدید،
اگر نسیم صبحگاهی را با لطافت به درون سینه فر ستادید ،
واگر اواز بلبلان شنیدید ، بخندید ،چرا كه خنده هدیه خداوندی
است ،كه بر لبان شما نقش میبندد .
اشك شور را از چشمان خود بزادئید ، و تبسم شیرین را جایگزین
ان سازید .
خنده هامصنوعی و گریه الود را دور بریزید ، بخندید و دیگران را
نیز بخندانید ،شاد با شید و نقاب غم را از چهره تان بر داشته بجای
ان خنده شیرینی را بنشانید .
من سالها گریه كردم ، گریه تنها مونسم بود ، برای همه و بجای همه
گریستم ، روز ی دیدم كه همه بر گریه های من میخندند .
انها خندیدند و شادكام شدند ، و من در گوشه ناكامیها دفن شدم
دیگران به جایگاه خوشبختی تكیه دادند و من نامراد به انها نگریستم
امروز بشما میگویم : بخندید بر فقر دیگران ، بر مرگ دیگران ، بر
ناكامی و نامردی دیگران ، بخندید ، سعی كنید كه اسمان را همیشه
ابی ببینید ،ستاره های ذهنتان را به اسمان بفرستید ،ابرهای سیاه را
كنار بزنید و بگذارید اشعه رنگین كمان به زندگی شما بتابد ،
انگاه لبخند شیرین را بر لبان جاری ساخته وشادو سر حال با مشگلات
خود روبرو شوید ، هیچگاه مثل من گریه نكنید بگذارید دیگران بجای
شما اشك بریزند.
طبیعت از نو سازندگی خود را اغاز میكند ، گلها خواهند شكفت و
مرغان دوباره اواز خود را از سر خواهند گرفت ، دنیا تكان خورده و
دوباره جای خود می ایستد ، بخندید عزیزان من ، بخندید باز هم با
هم بخندید.
پایان حكایت من
.........
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر