یکشنبه، شهریور ۱۲، ۱۳۸۵

 

هادی خرسندی

 

هادی که من می شناسم...هادی که دنیا می شناسد

 

در دل این زمان و در میان دزدان و دغلبازان که همه در کسوت جویان به غارت دلها و جانهای پاک مشغولند او با یک شهامت غیر قابل تصور بر ما ظاهر شد

 

من او را نه فرهیخته، نه شاعر، نه عبید زمان و نه نویسندۀ عالیقدر می خوانم.  این ادا و اصول را می گذارم برای آنهائیکه به این کلمات و این تعارفات دورغین عادت داشته و مرتب آنها را در هر زمانی بر زبان آورده و یا به نشخوار آن مشغولند.

 

هادی ما با وجدان باز می خواهد ملتی را از خواب خوش مستی بیدار کند و آنها را از سستی ناشی از شراب دیروز به هشیاری بیاورد؛ او از بیماری برخواسته و به تیمار ما بیماران مشغول است.

 

او لذت آزادی را با زهر آمیخته در دهان خود مزه مزه کرد بدون آنکه واقعا لذت آنرا بچشد.  او با ترازوی (صحیح) بدون آنکه هیچ وزن اضافی داشته باشد ما را می سنجد.  گفتنی است که در ادبیات و زبان مادری چیره دست است و به اوضاع واحوال و روحیه ما کاملا آ شناست - او یک روانشناس بالفطره می باشد.

 

شاید من نتوانم آنطور که باید اورا در حد کمال معرفی کنم اما می دانم که او با نادرستی ها ونامردمی ها بیگانه است.  او زمانی شروع بکار کرد که هنوز ما مشغول نشخوار کردن علف دیروز بودیم و خاطره نویسی وخود بزرگ بینی و "من من من" بیداد میکرد.

 

او مقام والایی در ادبیات ما دارد.  او با نثری شیوا و تازه و مخصوص خود قدم به جلو گذارد و در قالب طنز وگاهی شعر ناگفتنی ها را گفت. او با آگاهی تمام دانستنیها را در قالب طنز و شعر می آورد.

 

او تا جایی که توانسته کوشش کرده که بما درس اخلاق ومیهن پرستی بدهد و مردم از خود بیگانه را با یک طنزشیرین و گاهی تلخ بخود آورد. خلق خوی او و راه وروش او انسانی است و از اوهام وخرافات به دور است.

 

هادی خرسندی پسرایران زمین و عزیز همه ما ایرانیان راستین می باشد.

عمر او دراز ومهرش تا ابد پایدار...

 

بامید پذیرش : ثریا / اسپانیا

هیچ نظری موجود نیست: