چهار شنبه
بیاد طوفان كاترینا .
ان بركه كوچك كه در دامن دشت است ،
روزی دریای بزرگ و بیكرانی بود .
ان ابر نازك و كوچك كه بر فرازكو هها سرگردان است ،
روز یادگار یك طو فان بود .
ان برگ لطیف كه بر زمین افتاده ،یادگا نو گل سرخ وجوانی بود.
ان مرغی كه در گوشه قفس نشسته و سر به گریبان برده
روزی شاهین بلند پروازی بود .
ان شاخه بلندی كه روی اب روان است روزی درختی تنومند بود
و تو ای مادر سوگوار و گریان ، مپرس چرا چرا چرا .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر